تمام انسان هایی که اکنون بر روی کره خاکی به زیستن مشغولند، بدون شک اولین روز مدرسه خود را خوب به خاطر می آورند، روزی که دانش آموزان با شور و شوق پای در محیط مدرسه می گذارند و به امید پزشک، مهندس،خلبان، معلم، کارمند، خبرنگار و… شدن به فراگیری درس و آموزش می پردازند؛ اما بازگشایی مدارس در مناطق محروم روستایی و همچنین عشایری حال و هوای دیگری داشت؛ روزی که با نگاه به ظاهر مدرسه جز محرومیت فراوان هیچ جنبه ای از آموزش و معلمی به ذهن دانش آموزان آن دوران خطور نمی کرد و کمبود شدید امکانات بیش از هر چیز دیگری خود را نمایان می کرد و این محرومیت کودکی، دوران مدرسه و روزگار شیرین تحصیل را تحت الشعاع قرار میداد و نمیگذاشت اوضاع آنگونه که میخواست پیش برود. شاید در آن دوران، بسیاری از دانش آموزان و معلمان به این باور رسیده بودند که حق آنها از روزهای تحصیل و عدالت آموزشی همین حد است و هر چقدر هم تلاش میکردند، جغرافیای فقر و محرومیت نمیگذاشت به پیشرفت برسند .
در آن دوران نه چندان دور، بسیاری از مدارس در روستاها نیازمند تجهیز امکانات اولیه، تعمیر و بازسازی بودند؛ مدارس فرسوده و بدون نشاط محیطی، بدون امکانات آموزشی با ظاهری ناراحت کننده که شاید خیلی از اولیاء تصور اینکه روزی فرزندشان در این مدارس درس بخوانند آنها را ناراحت می کرد و این نبود امکانات حداقلی در مدارس مناطق محروم یکی از علل ترک تحصیل کودکان در آن دوران بود.
امروزه اما شاید بد نباشد از خودمان بپرسیم آیا چند دیوار آجری، سقفی بالای سر و تختهای برای نوشتن درس برای یک مدرسه کافی است؟ آیا همین که دانشآموزانی هر صبح زیر یک سقف بنشینند، معلمی روی تخته درسی را بنویسد و زنگ تعطیلی مدرسهای بخورد، برای نظام آموزشی کفایت میکند؟
به اعتقاد روانشناسان تربیتی و صاحبنظران عرصه آموزش وپرورش، اهمیت کلاس و مدرسه اگر بیشتر از تأثیر معلم بر پویایی دانشآموزان نباشد، کمتر نیز نخواهد بود؛ شاید به همین دلیل است که کلاس و محیط مدرسه را «معلم دوم» دانشآموزان خطاب میکنند.
سرآغاز یک ماجرا…
اواسط بهمن سال گذشته در میان انبوهی از اخبارخوش و ناخوش که در فضای مجازی رد و بدل می شد، تصویری از یک مدرسه رنگ آمیزی شده در یکی از روستاهای همجوار شهر ایلام(قجر)، تمام توجهات را به خود جلب کرد و پس از انتشار گسترده آن درفضای رسانه ای، مدرسه های دیگر نیز یکی پس از دیگری سر برآوردند و زیبایی خود را به معرض دید شهروندان ایلامی ارائه می کردند.
رنگ آمیزی های خلاقانه مدارس روستایی، خبرنگاران را برآن داشت تا از ماجرای این زیباسازی ها مطلع شوند؛ پس از اندکی پرس و جو دریافتند که یک تیم منسجم و با برنامه در پس پرده این فعالیت گسترده در استان قرار دارد و مجتمعی به نام امام علی(ع)شهرستان ایلام اتاق فکر و عمل این فعالیت ها را در خود جای داده است؛ مجتمعی مشتمل بر۱۲ مدرسه روستایی و سه دبستان عشایری که ۴۵۲ دانش آموز دبستانی و دبیرستانی در این مدارس مشغول به تحصیل هستند.
تیم بیست نفره ای متشکل از مدیر، معاونین مجتمع و ۱۵ معاون دبیر و معاون آموزگار واحدهای تحت پوشش در قالب شورای مجتمع پس از همفکری با یکدیگر و با تدوین سند چشم اندازی جامع، با روی هم گذاشتن موجودی های مالی و اعتبار فرهنگی خود در راستای اجرای عدالت اجتماعی و نشاط بخشیدن به مدارس روستایی و عشایری گام برداشته بودند و با حمایت نیکوکاران و جذب منابع مورد نیاز،۱۵ مدرسه روستایی و عشایری را رنگآمیزی، تجهیز و زیباسازی کردند، بخشی از زمین مدرسه ها را به باغچه، فضای سبز و کاشت درختان مثمر اختصاص و مدرسه را به محلی تبدیل کردند که به دانشآموزان دختر و پسر انگیزه ادامه تحصیل میدهد.
آنها با انجام تعمیرات در حیاط مدرسه ها، رنگآمیزی مدرسه و حیاط،ساخت زمینهای بازی، احداث باغچههای فضای سبز و راهاندازی و تجهیز کتابخانه، کارگاه، آزمایشگاه و نمازخانه به جنگ فضای بدون نشاط مدارس تحت پوشش این مجتمع رفتند.
منبع